انتقاد از نوع سیگارت

این که این دیگه چه نوع انتقادی یا ما از این نوع انتقادا ندیدیم فعلا بگذریم.

شرایط امروز ایجاب می کنه از روی وظیفه یکسری از نکات بین خودمون مورد بحث بگذاریم .تو پست قبلیم اشاره ای به یکی از نکات شد و لی انگار این مطالب تمومی نداره!

 مهمترین نکته، امروزه این که همه صداها باید شنیده بشن و از اجازه ندادن به این صداها که در این کشور پهناور وجود داره که جز ایجاد شرایط بدتر نتیجه ای نخواهد داشت خودداری کنیم این که اگه رسانه ملی داریم واقعا ملی باشد و هر جز از جامعه وجود خود را در این رسانه حس کند.

ولی متاسفانه شرایط داره مثل بمب ساعتی پیش می ره که ثانیه به ثانیه به انفجار نزدیک می شیم یعنی شرایط این طوری بوجود اوردیم و حالا اگه تو تلویزیون هم جمعه شبا تو برنامه 7 روز تو بخش هایی که متاسفانه با تقلید از برنامه های ماهواره ای و دقیقا به سبک اونا بیان از مسئولین انتقاد کنن یا 20:30 که گرایشش مثل خورشید در آسمون می در خشه و لازم به بیان نیست و تا چند وقت پیش همین مسئولین کشور را می پرستیدند، تو بخش هایی بیان بعضی از کارای این مسئولین زیر سوال ببرند، شرایط خوب نمی شه مثل این می مونه که برای این که مردم از انفجار بمب ساعتی نترسن یه سیگارت بندازیم ، بگیم این همون بمبه بود ،ترکید و شرایط هنوز خوبه!

این برنامه ها که بهشون خود انتقادی می شه گفت ابتدا دهن مخالف هارو می بندند بعد برای نشون دادن این که دموکراسی و آزادی بیان دارن میان خودشون از خودشون انتقاد می کنن بعد می گن می بینی آزادی بیان داریم!

ما به جای این که رمز بمب پیدا کنیم برای انحراف اذهان عمومی شروع می کنیم به سیگارت انداختن و خونسرد نشون دادن خودمون در حالی که شرایط به سمت دیگه ای پیش می ره!

ناراحت هستم

دیروز بر خلاف میلم که خیلی اخبار از تلویزیون نمی بینم تلویزیون روشن کردم و اخبار ساعت 9 از شبکه1 می دیدم. خبری که روی اون مانور می دادند تظاهرات مردم در کشور های اروپایی به خاطر مشکلات مالی و اعتراض به سیاست های اقتصادی دولت ها بود.در فرانسه که چندی پیش یادم می آد مردم به خاطر سیاست های اشتباه مسئولان کشور در مسائل اجتماعی، سیاسی به خیابان ها ریختند و شعارهایی علیه مسئولان کشور و دولت سر دادند در این تظاهرات نیز به همین صورت بود مردم به خیابان ها ریختند و از دولت سارکوزی انتقاد و شعارهایی علیه این دولت به خاطر سیاست های غلط اقتصادی سر می دادند. به آلمان رفت و کارکنان کارخانه های صنعتی را نشان داد که برای اعتراض به خیابان ها آمده بودند و شعار علیه دولت سر می دادند و بعد به کشور یونان و رومانی رفت و تظاهرات را به همین صورت نشان داد.

من از دیدن این اتفاقات بد خوشحال شدم!

نمی دونم به شما تا به حال چنین حسی دست داده که وقتی با یک اتفاق بد روبرو می شوید، خوشحال شوید.

 برای مثال، هنگامی که وارد یه دانشگاه می شی ببینی دانشجویان به خاطر شرایط بد در دانشگاه مثلا کارکرد ضعیف رئیس دانشگاه تجمع کردند و اعتراض می کنند و بعد با دیدن این اعتراض خوشحال می شی و میگی خوش به حالتون.

این شرایط بد که در دانشگاه وجود داره اصلا جای خوشحال شدن نداره ولی چون توی دانشگاه تو حتی شرایط اعتراض کردن هم وجود نداره یا با اعتراض کردن می دونی مثل کندن گور خودته با دیدن اعتراض خوشحال میشی و به حالشون قبطه می خوری.

 

منم با دیدن این اتفاقات از تلویزیون خوشحال شدم و به حالشون قبطه خوردم!

تعلیق راه حل این مشکل نیست!

انجمن اسلامی در تعلیق به سر می برد!

 بعد از جلسه ای که انجمن اسلامی در مورد حجاب برگزار کرد با خبر شدیم مسئولین، انجمن اسلامی را به طور کامل پنهانی تعلیق کردند که متاسفانه اینجانب اطلاعاتی در مورد مدت تعلیق ندارم.با توجه به برد انجمن که در این چند روزه بدون فعالیت است ،صحه بر این مطلب ما می گذارد.به نظر من، این حرکت از سوی مسئولین بسیار ناجوانمردانه ایست که من دوست دارم درباره این موضوع با بچه های انجمن در این وبلاگ صحبت کنم!

بله، این است تحمل حرف مخالف از سوی مسئولین!این در حالی است که من به خاطر می آورم ،آقای دکتر آخوندی در جلسه انجمن حرف از بی تجربه بودن مسئولین میزند و در خواست گذشت از سوی دانشجویان در  مواردی که مسئولین بی تجربگی کردند ، می کند!

حالا این مسئله بوجود می آید که اگرهم از سوی بچه های انجمن اشتباهی صورت گرفته، آیا این دانشجویان بی تجربه نبودند؟ که شما برای حل این مشکل دست به تعلیق پنهانی می زنید!

وقتی که هیچ چیز دانشگاهمون سر جای خودش نیست نمی دانم چرا شما خرده به کار انجمنی می گیرید که دو ترم از تاسیسش نمی گذرد؟ به جای این که چنین انجمن نوپایی را کمک کنید دست به اقداماتی می زنید که موجب تخریب انجمن می شود!

بقیه تشکل ها آرام تر حرکت می کنند!

 انجمن علمی صنایع هم چند هفته پیش طی جلسه ای ،خودشون به دانشجویان 88 معرفی کردند.با توجه به اطلاعات که من دارم، این جلسه بدون حاشیه بود.فقط نکته ای نظر بعضی از دانشجویان را به خود جلب کرد. آن هم جمله ی انتهایی اطلاعیه این انجمن ، که نوشته بود "حضور تمام دانشجویان صنایع الزامی است!!! این جمله بحثی را خارج از جلسه ایجاد کرد که در آخر هم این مسئله بدون جواب ماند.

در آخر هم چیزی که در این چند روزه زیاد دیدیم اطلاعیه جامعه اسلامی است که کاش می شد با بچه های جامعه بتونیم درباره مجوزی که گرفتند بیشتر صحبت کنیم.

به امید روزهایی بهتر...

جلسه ای که نتیجه نداشت!

 

جلسه ای در روز شنبه توسط انجمن اسلامی در مورد حجاب برگزار شد که علی رغم کمبود جا در کلاس 1 با استقبال نسبتا خوب دانشجویان روبرو شد.

در ابتدا جلسه ، دانشجویان با استفاده از تریبون آزاد شروع به انتقاد های خود به این مسئله در حضور نماینده آقای دکتر آخوندی - آقای نیک بین – شدند.دانشجویان دختر و پسر به شدت انتقادشون را از نحوه ی پوشش خاصی که مسئولین به دانشجویان تحمیل می کنند بیان کردند.

تقریبا بعد از یک ساعت از تشکیل جلسه آقای دکتر آخوندی خودشون وارد جلسه شدند تا شخصا به سوالات دانشجویان پاسخ دهند و دانشجویان با ورود آقای دکتر شروع کردند به اعتراض از شرایط فعلی از جمله مسئله پوشش وحجاب.

دانشجویان دختر سوالاتی را در مورد پوشیدن اجباری چادر به آقای دکتر بیان کردند، این در حالی بود که آقای دکتر در جوابهایشان بیشتر سعی در طفره رفتن و ندادن جواب به صورت شفاف می کردند ولی در آخر آقای دکتر به این سوال به این گونه جواب دادن که پوشیدن چادر اجبار نیست، بلکه قانون است.

بلافاصله این سوال برای من پیش آمد مگر قانونی که از سوی هیئت امنا دانشگاه خودمون به تصویب رسیده،چیزی جزاجبار است؟به نظر من رئیس دانشگاهمون فقط با واژه ها بازی می کرد و هیچ جواب قانع کننده ای نداشت.این که قانون است یا نیست،اجبار است یا نیست، مهم نیست  مهم این است که دختر ها بر خلاف میلشون باید چادر بپوشند ! ومسئولین پوشش خاصی که مد نظر خودشون است به دانشجویان تحمیل می کنند.

درآخر هم با توجه به این که آقای دکتر حرف قانع کننده ای نداشت جلسه بدون نتیجه خاصی به اتمام رسید و قرار شد بقیه جلسات به صورت جدا- برای پسر ها ودخترها – برگزار شود.

و مهم تر از همه - با اطلاع از منبع موثق - با خبر شدیم که آقای دکتر بعد از جلسه با 2 نفر از اعضای انجمن صحبت هایی کردند که این صحبت ها از سوی رئیس دانشگاه بعید به نظر می رسید.

قضیه به این صورت بوده که آقای دکتر ابتدا این دو نفر را متهم به تحریک دانشجویان برای اعتراض به چادر کرده وپس از صحبت های غیر معمول دیگر در آخر با تکیه بر این قضیه که دانشجویان انجمن اغلب دانشجویان مشروطی هستند ،استعفا این دو نفر را از انجمن خواستار شده است.

  در صورتی که با توجه به اطلاعاتی که من از بچه های انجمن دارم هیچ کدام از اعضای شورای مرکزی انجمن در ترم گذشته مشروط نشده اند و در مورد تحریک دانشجویان برای اعتراض به چادر همه ما این را می دانیم که  قبل از این که آقای دکتر وارد جلسه بشوند اغلب دانشجویان غیر انجمنی پشت تریبون به شرایط فعلی اعتراض کردند.

اکنون سوال من این است که چرا باید دانشجویان در انجمن تحت فشار از سوی مسئولین باشند در حالی که ابن دانشجویان فقط چند سوال نسبت به شرایط کنونی دارند؟

حقوق دانشجو

دمپایی پوشیدن یا نپوشیدن،مسئله این است!

باز دوباره شرایط ایجاب کرد که من مطلبی را به علت یکسری کوته بینی ها وسطحی نگری ها بنویسم.

بعد از تحمیل یکسری شرایط سخت برای دانشجویان از سوی مسئولین حراست،پس از این که فهمیدیم شخصی که در نگهبانی،دانشجویان را مجبور به پوشش خاصی می کرد اصلا مسئول حراست نبود و همچنین برخورد فیزیکی این شخص با یکی از دانشجویان و در مقابل با اعتراض جمعی از دانشجویان،شرایط کمی بهتر شد تا این که در این چند روزی که به پایان ترم مانده بود برخوردهایی از سوی مسئولین دانشگاه با دانشجویان را دیدیم که واقعا تاسف بار است.

با خبر شدیم که یکی از دانشجویان به علت پوشیدن دمپایی-مشکی که حالت رسمی داشت-در هنگام رفتن به خوابگاه مورد برخورد شدید رئیس دانشگاه قرار می گیرد و رئیس دانشگاه او را مورد باز خواست قرار میدهد و او را موجب به تعویض آن می کند.بله،رئیس دانشگاه دانشجویی بسیار محترم را فقط به خاطر پوشیدن دمپایی مورد بازخواست قرار میدهد.مسئله ای که بسیار ساده ولی تامل برانگیز است.من به آقای رئیس می خواهم بگویم که:

آقای رئیس، با پوشیدن دمپایی سطح دانشگاه پایین نمی آید،آنچه باعث پایین آمدن سطح دانشگاه می شود عملکرد های ضعیف مسئولین است که باعث شده دانشجوها در طول امتحانات یک کتابخانه برای مطالعه نداشته باشند.

آقای رئیس، آنچه باعث پایین آمدن سطح دانشگاه می شود،کج روی ها و سطحی نگری های بعضی از مسئولین است که دانشجو را مجبور به تعویض لباس به خاطر پوشیدن تی شرت تابستانی می کند و بسیاری از این قبیل اتفاقات که در این چند روز اخیر ما شاهد آن بودیم.که همه ی این ها خبر از شرایط سختی در آینده به ما می دهد.

در مورد طرز پوشش این را باید بدانید که هر دانشجو دارای عقاید و طرز تفکری است که حدود 20 سال با آن زتدگی کرده است و شما می خواهید این عقاید را از بین ببرید و از دانشجو یک مطیع بسازید تا یک متفکر.

البته ما دانشجو ها هم وظیفه داریم در ادامه در عین مقاومت به عقاید خود عمل کنیم ودر شرایط خاص با نوشتن نامه یا برگزاری تجمع هایی اعتراض خود را نشان بدهیم تا در ترم مهر ماه با افزایش تعداد دانشجویان بتوانیم تصمیم های مهم تری را برای از بین بردن این تفکر نا صحیح بگیریم.

 

به امید روزهایی بهتر….. .

حقوق دانشجو

عسل را هم نمی توان به زور به کسی خوراند!

مسئله ای که در این چند هفته اخیر در دانشگاه به چشم می خورد،فعالیت حراست دانشگاه بود.جایی که دانشجو ها فعالیت های خود را برای پیشرفت دانشگاه و دانشجویان روز به روز گسترش می دهند،رفتار ها وعملکردهایی علیه دانشجویان توسط مسئول حراست می بینیم که در خور وشایسته یک دانشجو نیست.این که دیده میشود مسئول حراست دانشگاه به خاطر طرز پوشش دانشجویان با لحن نا مناسبی با آن ها صحبت و دانشجویان را مجبور به پوشیدن لباس های بلند و بدون مدل برای پسرها و الزامی کردن چادر برای دخترها می کند.آیا دانشجو که قشر فرهیخته جامعه را تشکیل می دهد از این آزادی که نوع پوشش خود را،خود انتخاب کند را ندارد؟شما با مجبور کردن دانشجو به پوشش خاصی -که خود می خواهید-شخصیت،افکار و عقیده دانشجو را زیر پا له می کنید و مطمنا این کار نتیجه معکوس خواهد داشت.

عسل را هم نمی توان به زور به کسی خوراند!عسل با این همه فواید،(که گفته اند:خوردن عسل برای هر بیماری مفید است-پیام سلامت)نمی توان به کسی به زور خوراند بلکه باید با گفتن وشرح دادن فواید آن،فرد را قانع و برای عمل کردن به آن توصیه کرد.مسئله پوشش درست برای پسرها وحجاب برای دختر ها نیز به همین صورت است واین مسئله ای است فرهنگی و باید به صورت فرهنگی با آن برخورد کرد نه به صورت اجباری و زور،که حتی در دین اسلام نیزهیچ وقت برای عمل کردن به عقاید اسلامی اجبار، توصیه نشده است.

وامروز، ما دانشجویان وظیفه داریم حقوق خود را بشناسیم وحتی یک قدم از حقوق خود عقب نکشیم.

به امید روزهای بهتر