بدهکارترین کشورهای جهان معرفی شدند

منبع: den.ir    14/10/1390

عكس:رويترز
گروه بین‌الملل- بلومبرگ در یک گزارش با اشاره به این که بدهی 11 قدرت اقتصادی جهان در ابتدای سال ۲۰۱۱ به 7600 میلیارد دلار رسیده است بدهکارترین کشورهای جهان را معرفی کرد. با افزایش هزینه‌های استقراض، بدهی دولت‌های قدرتمند اقتصادی جهان امسال به بیش از 6/7 تریلیون دلار رسیده است.


بر اساس این گزارش، در میان کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان، به ترتیب ژاپن با 3 تریلیون دلار و آمریکا با 8/2 تریلیون دلار بدهی، مقروض‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌روند. این در شرایطی است که میزان بدهی 7 کشور صنعتی جهان به علاوه برزیل، روسیه، هند و چین در زمان مشابه سال گذشته حدود 4/7 تریلیون دلار بوده است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد، بازده اوراق قرضه ده ساله حداقل برای 7 کشور تا پایان سال بیشتر خواهد شد.
تحقیقات نشان می‌دهد، با کاهش رشد اقتصاد جهانی، سرمایه‌گذاران در کشورهایی که با افزایش میزان بدهی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کنند، احتمالا برای دادن وام به کشورهایشان تقاضای بهره بیشتری را خواهند کرد.
با گسترش بحران بدهی‌ها در اروپا و تلاش دولت آمریکا برای کاهش کسري بودجه این کشور که از مرز 1 تریلیون دلار عبور کرده و همچنین با توجه به عدم رونق در بازار املاک چین، صندوق بین‌المللی پول با تجدیدنظر در پیش‌بینی 5/4 درصدی خود از رشد اقتصاد جهانی، رشد اقتصادی جهان در سال 2012 را 4 درصد پیش بینی کرد.
بر اساس این گزارش، بر اساس برآورد به عمل آمده توسط مجله اکونومیست و استراتژیست‌های موسسه بلومبرگ بر پایه پیش‌بینی بازده اوراق قرضه ده ساله، در سال 2012 هزینه استقراض کشورهای عضو گروه جی 7 به میزان 39 درصد نسبت به سال 2011 افزایش خواهد یافت. بازده اوراق قرضه ده ساله چین احتمالا با تغییر کمی همراه خواهد بود، در حالی که بازده اوراق قرضه هند، از 39/8 درصد به 02/8 درصد کاهش خواهد یافت. در این گزارش برآوردی در مورد روسیه و برزیل به عمل نیامده است.
افزایش هزینه‌های استقراض کشورهای یونان، پرتغال و ایرلند را مجبور کرده است تا از اتحادیه اروپا و صندوق بین‌المللی پول تقاضای کمک کنند.

یه پیشنهاد

اين متن توهين به كسي نيست سياسي هم نيست فقط بیانگر بیماری فرهنگی است ....

فكر كنيد شايد اين فكر كردن مقدمه تغيير باشد. به اميد آن روز


اول : ایرانی ها شبی یک ساعت به عملکرد آنروزشان بیاندیشند .
دوم : ایرانی ها قبل از پرتاب فحش به بیرون ، دهانشان را ببندند و تا بیست بشمرند.بخصوص وقتی توی خیابان و جلوی دیگران هستند.
سوم : هر خانواده‌ی ایرانی هر روز یک روزنامه بگیرد ، حتی اگر شده کیهان و یالثارات!
چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند … حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی!
پنجم : رانندگان به جای فاصله ی خالی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف خیابان به داشبورد جلوی چشمشان نگاه کنند و سرعت از حد مجاز در هیچ شرایطی تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقین کنند که این کسی که می خواهیم کلاهش را برداریم تا شب برای عزیزمان هدیه ببریم ، خودش عزیزِ یک نفرِ دیگر است.
هفتم : بفهمیم كه زرنگی ضایع كردن حق دیگران نیست بلكه با رعایت حقوق دیگران رسیدن به حقوق خودمان است .
هشتم : بفهمیم كه اگر صاحب یك بوتیك هستیم شغل ما بوتیك دار است یا اگر راننده تاكسی هستیم شغل ما راننده است . نه اینكه همه دزد و كلاهبردار باشیم و از شغلمان فقط برای راهی به رسیدن به كلاهبرداری استفاده كنیم . به شغلمان احتراما بگذاریم و بگذاریم دزدی فقط برای كسی باشد كه شغلش فقط دزدی است.
نهم : مردهای ایرانی یک بار برای همیشه قبول کنند که زنها ، جزو املاکشان نیستند و خودشان عقل دارند. عشق و رابطه و آشنایی هم بازی برد و باخت و فتح قلمرو دیگران نیست.
دهم : مردها تمرین کنند که رد عبور زنی را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرین کنند که جواب سلام مردان را با خونسردی و لبخند بدهند چون به معنای … نیست.
یازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقیب تبریک بگویند و دهانشان را تا نیم ساعت بعد از هر باخت یا برد ببندند.
دوازدهم : ایرانی‌ها به جای تمسخر شکل ظاهری سیاستمداران ، فکر کنند که ایراد واقعی کار آن شخص در کجاست.
سیزدهم: به نمایشگاه کتاب اگر می روند برای (کتاب) بروند.
و در کل به هر قبرستانی می روند برای خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم : این آخری از همه سختتر است و اینكه دروغ نگوییم . همانطور كه فكر می كنیم عمل كنیم . فراموش نكنیم
ریا كه اكنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع یك بیماری اجتماعی است.
عزیزان کسی که این مطالب را نوشته است شاید خود نیز دچار این مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتی داریم. ولی باید بپذیریم ایران ما در حال سقوط است. بپذیریم اگر شرایط کنونی ایران اینگونه است همه دلیلش مدیران و بالا سری های ما نیستند و نقش اصلی را خودمان در این جایگاه ایفا می کنیم.
چرا مثلا اگر هر کدام از ما فقط برای یک ماه به خارج از کشور برویم (برای مثال به سوئد!!!) رفتارمان تغییر می کند ؟ خوب می شویم . به استخرهای مختلط می رویم! با جنبه می شویم ! فکرو نگاهمان عوض می شود و بدون رو در بایستی بگویم : آدم می شویم!( هر چند برای 1 ماه!!!!)
بپذیریم ایران می تواند همچون گذشته بهترین باشد. ایران و ایرانی لیاقت این بهترین بودن را دارد.
بپذیریم برای اینکه ایران خوب شود باید بهترین باشیم.

انتقاد از نوع سیگارت

این که این دیگه چه نوع انتقادی یا ما از این نوع انتقادا ندیدیم فعلا بگذریم.

شرایط امروز ایجاب می کنه از روی وظیفه یکسری از نکات بین خودمون مورد بحث بگذاریم .تو پست قبلیم اشاره ای به یکی از نکات شد و لی انگار این مطالب تمومی نداره!

 مهمترین نکته، امروزه این که همه صداها باید شنیده بشن و از اجازه ندادن به این صداها که در این کشور پهناور وجود داره که جز ایجاد شرایط بدتر نتیجه ای نخواهد داشت خودداری کنیم این که اگه رسانه ملی داریم واقعا ملی باشد و هر جز از جامعه وجود خود را در این رسانه حس کند.

ولی متاسفانه شرایط داره مثل بمب ساعتی پیش می ره که ثانیه به ثانیه به انفجار نزدیک می شیم یعنی شرایط این طوری بوجود اوردیم و حالا اگه تو تلویزیون هم جمعه شبا تو برنامه 7 روز تو بخش هایی که متاسفانه با تقلید از برنامه های ماهواره ای و دقیقا به سبک اونا بیان از مسئولین انتقاد کنن یا 20:30 که گرایشش مثل خورشید در آسمون می در خشه و لازم به بیان نیست و تا چند وقت پیش همین مسئولین کشور را می پرستیدند، تو بخش هایی بیان بعضی از کارای این مسئولین زیر سوال ببرند، شرایط خوب نمی شه مثل این می مونه که برای این که مردم از انفجار بمب ساعتی نترسن یه سیگارت بندازیم ، بگیم این همون بمبه بود ،ترکید و شرایط هنوز خوبه!

این برنامه ها که بهشون خود انتقادی می شه گفت ابتدا دهن مخالف هارو می بندند بعد برای نشون دادن این که دموکراسی و آزادی بیان دارن میان خودشون از خودشون انتقاد می کنن بعد می گن می بینی آزادی بیان داریم!

ما به جای این که رمز بمب پیدا کنیم برای انحراف اذهان عمومی شروع می کنیم به سیگارت انداختن و خونسرد نشون دادن خودمون در حالی که شرایط به سمت دیگه ای پیش می ره!

دهه شصتیها

 

دانشگاه یا......

 

با دیدن دفترچه انتخاب رشته 1389 واضافه شدن چند رشته وهمچنین بروبچه های شبانه در دانشگاه ابتدا شک کردیم که این همه دانشجو در این فضا مگه ممکنه!!!!!

اما شک رو گذاشتیم اونور با دیدی مثبت به قضیه نگاه کردیم که"حتما دانشگاه ما وسیع شده"

امیدمون داشت به یقین تبدیل میشد هنگامیکه شبکه 1سیما دانشگاه مارونشون داد باورمون نمیشد دانشگاه صنعتی قم شبکه 1!!!

بخش هایی از دانشگاه رو نشون داد و پیشرفتهایی که شده بود مثلا اتاق لابراتوری زبان و غیره. امیدوار شدیم سینه سپر کردیم جلوی دوستان و آشنایان «بابا این یونی ماستا»

روزها همین جوری گذشت هفته آخر شهریور شد بی مقدمه یکی زنگید گفت اگه خوابگاه می خوای بدو بیا که همه رو دارند پخش می کنن میره!! جا خوردیم نه اطلاعیه نه خبری تو سایت بابا دانشگاه ما هم سایت داره آخه! اومدیم دیدیم بله خوابگاه خیرات شده بچه هایی که چهار ترم با هم بودند همه از هم جدا شدن.

گفتیم حالا چیزی نیست دانشگاه رو بچسب. صبح اش دنبال وسعت زمین دانشگاه بودیم و متر گرفته بودیم داشتیم متر می زدیم چقدر بزرگ شده، نه همون متراژه!

این همه دانشجو کلاسا چی می خواد بشه! بهله!

هر سقفی شده بود یه کلاس، سالن مطالعه اسبق به سه قسمت تقسیم شده بود دو تا کلاس 20 متری بقیه واسه اتاق بسیج .

یک کلاس تکنولوژیش قابل توجه بود و ایده خوبی بود برای تمام دانشگاههای معروف جهان که اونها رو به فکر فرو ببره. کلاسی که صندلیاش رو به شمال بود و تخته وایت برد غرب کلاس.

ایده جالبی بود بالاخره خسته می شیم همش سرمون رو به جلو باشه گاهی تنوع لازمه خب!

یه کلاسه دیگه که واقعا هایکلاس بود طبقه دوم و به صورت اداری بود. قدرت تفکر و بکارگیری توان ذهنی و قدرت جستجوی دانشجویان رو می برد بالا، میگید چرا!؟ خوب بچه ها از همون روز اول دارن می چرخن و در زوایای مختلف جغرافیایی و طول و عرض جغرافیایی دارند می ایستند چه جوری بالاخره تخته دیده می شه!!!

بابا خوبه دیگه یه تحرکی یه جنبو جوشی هم میشه هم دیگه نیاز به کلاس بدن سازی دارن نه ایروبیک و نه نیازی به رژیم غذایی و این مسائل!!! خود به خود لاغر میشن.

موتور خانه اسبق داره ساخته می شه معلوم نیست می خواد چی بشه.

هر چقدر چرخیدیم و گردیدیم لابراتوری رو پیدا نکردیم، شاید منظور هد ست های بچه ها + موبایلاشون بوده!!!

سایت 5 ساعت در ترم!  مگه می شه! تو عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات چه نیازی به استفاده از اینترنت برای دانشجویان!!!  البته جبنه مثبت های زیادی داره یکیش اینه که دیگه گوش برو بچ کر نمی شه از داد و هوار مسئول سایت و از طرف دیگه خوبیش اینه که سایت خلوته مسئولین استراحت مطلق می شن!

اما وضعیت غذا گفتنی و دیدنیه! همون وضعیت برنج هندی به قوت خودش باقیه! نکته قابل توجه اینست که سلف ما، سلفی است با یادآوری وعده قبلی!

شام = مرغ         روی سفره= استخوان ماهی        نتیجه گیری= نهار ماهی بوده.

نوشابه یا دوغ + یخچال= نوشیدنی تگری

مشاهده اولیه= نوشیدنی گرم

فرضیات: یا یخچال خراب است یا زود یادشون افتاده بزارن تو یخچال!

مشاهده نهایی نوشابه و دوغ رو برای اینکه ریا نشه از بیرون میارن می زارن تو یخچال! از اونجا بدهند بهمون تا دستمون خنک شه.

نتیجه گیری اخلاقی: فرضیه دو صادق است.

 

«به امید شنیدن صدای دانشجویان به مسئولین دانشگاه»

 

ناراحت هستم

دیروز بر خلاف میلم که خیلی اخبار از تلویزیون نمی بینم تلویزیون روشن کردم و اخبار ساعت 9 از شبکه1 می دیدم. خبری که روی اون مانور می دادند تظاهرات مردم در کشور های اروپایی به خاطر مشکلات مالی و اعتراض به سیاست های اقتصادی دولت ها بود.در فرانسه که چندی پیش یادم می آد مردم به خاطر سیاست های اشتباه مسئولان کشور در مسائل اجتماعی، سیاسی به خیابان ها ریختند و شعارهایی علیه مسئولان کشور و دولت سر دادند در این تظاهرات نیز به همین صورت بود مردم به خیابان ها ریختند و از دولت سارکوزی انتقاد و شعارهایی علیه این دولت به خاطر سیاست های غلط اقتصادی سر می دادند. به آلمان رفت و کارکنان کارخانه های صنعتی را نشان داد که برای اعتراض به خیابان ها آمده بودند و شعار علیه دولت سر می دادند و بعد به کشور یونان و رومانی رفت و تظاهرات را به همین صورت نشان داد.

من از دیدن این اتفاقات بد خوشحال شدم!

نمی دونم به شما تا به حال چنین حسی دست داده که وقتی با یک اتفاق بد روبرو می شوید، خوشحال شوید.

 برای مثال، هنگامی که وارد یه دانشگاه می شی ببینی دانشجویان به خاطر شرایط بد در دانشگاه مثلا کارکرد ضعیف رئیس دانشگاه تجمع کردند و اعتراض می کنند و بعد با دیدن این اعتراض خوشحال می شی و میگی خوش به حالتون.

این شرایط بد که در دانشگاه وجود داره اصلا جای خوشحال شدن نداره ولی چون توی دانشگاه تو حتی شرایط اعتراض کردن هم وجود نداره یا با اعتراض کردن می دونی مثل کندن گور خودته با دیدن اعتراض خوشحال میشی و به حالشون قبطه می خوری.

 

منم با دیدن این اتفاقات از تلویزیون خوشحال شدم و به حالشون قبطه خوردم!

خبر دونی

به تازگی با خبر شدیم که دانشگاه دانشجویان جدیدی را پذیرفته!!!!!!!!!!!!!حالا این دانشجویان تکمیل ظرفیت بودند یا بند پ داشتند یا ......در هاله ای از ابهامه

اما این دانشجویان بدون هماهنگی با مسئولان خوابگاه و برو بچه های سوئیت وارد حریم امن سوئیت و رنجش بچه ها میشن

اسامی این افراد(تحت تعقیب):

عقرب:این دانشجو مخوف در خوابگاه امام رضا با یکی از بچه ها گلاویز شده و او را از پا در آورده و هم اکنون به عنوان شاخ دانشگاه شناخته شده ایول هرکول

موش:که در دو خوابگاه مشاهده شده(محدودیتی در پذیرش مذکر یا مونث وجود نداشته)این دانشجویان به قصد یخچال و..خوابگاه به سوئیت ها حمله کردند اما انگار توجیح نشده بودند که یخچال خوابگاهی جماعت دائم الخالیه و پر شدنش هم تا یک روز بیشتر دوام نمی یاره!!!!!!!!!!!!

این دانشجویان که با مقاصد شوم و بیگانه وارد دانشگاه شدند باید از دانشجویان قبلی نظیر پشه ها و مگس ها(که تعدادشان بسیار زیاد است و باعث تراکم جمعیت در دانشگاه شدند و دانشجویان فعالی هستند که هم در خوابگاه هم سر کلاس ،حیاط و......همه جا زیارتشان می کنی)قورباغه و ملخ(نگهبانان پر تلاش محوطه دانشگاه که شیفت شب هستند) سوسک و مارمولک و.......درس ایثار و جوانمردی را بیاموزند و به آغوش جامعه بر گردند.

خبر بعدی تبدیل تخته های وایت برد به تخته سیاه که در این زمینه دانشگاه سیر صعودی و پیشرفت قابل ملاحظه ای به تکنولوژی دیروز دنیا (البته چند قرن پیش دنیا بگیم بهتره)داشته که قابل تحسینه

البته این تخته ها دو حسن داره اول اینکه سرعت استادا رو کم میکنه و دوم باعث میشه استادا بر اثر گرت گچ هی سرفه کنند و از تخته دور شوند و بچه ها فرصت را غنیمت شمرند و چند کلمه ای با هم به بحث وگفتگودر کلاس بنشینند البته علمی هاهاهاهاهاها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خبر=میگن دانشگاه داره وسعت پیدا میکنه هلال احمر رو که بطور کامل گرفتند و هدف بعدی رضوانه.

و گویی ساختن دانشگاه جدید به نام دانشگاه صنعتی قم فعلا منتفی است و با تسخیر و اشغال خانه های همسایه داریم به این مهم دست پیدا می کنیم و دانشگاه در همین کیلومتر 5 که شاید هم بعدها عدد کیلومتر تغییر کنه جاده قدیم باقی می مونه. که این پیشروی عراضی باعث میشه دست آخر بهشت معصومه رو هم اشغال کنیم!!!!!!!!!!!

انتقادات از زبان بچه ها:

1)ساعت کاری سایت خیلی خیلی کمه و بچه ها نمی تونند از سایت استفاده بهینه ببرند و پرینت و.....رو دستشون می مونه

2)برخی از مسئولین هنوز رفتار با دانشجویان براشون تفهیم نشده و با بد رفتاری ها و برخی اوقات اهانت باعث رنجش دانشجویان می شوند.

3)خوابگاه امام رضا با گذشت نزدیک به5/1ماه از سال هنوز مجهز به حشره کش برقی نشده و شبانه روز خوابگاه داره مجروح میده بیرون

4)کتابخانه دانشگاه اصلا نیاز دانشجویان را بر طرف نمی کنه و هرکی بار اول اومده دیگه نیومده کتابخونه بیشتر به نمایشگاه کتاب های دفاع مقدس شبیه تا یک کتابخونه علمی!!!!!!!!!!!!!

              تبریک                                 تبریک

 

اس ام اس تبریک روز معلم - www.jalalpic.com

اندیشه ام از تو سبز و آباد شده
از جهل وغم این فکرتم آزاد شده
در مکتب پاک و شاد استاد ببین
غم رفته زجانم ودلم شاد شده

واردات صنايع دستي ايراني از چين

بعد از فرش،ميوه و هزاران كالاى چينى موجود در بازار ايران اين بار صنايع دستى چينى هم بازار ايران راشوك زده كرد.

روزنامه ابرار اقتصادي نوشت:

براساس مشاهدات عينى از بازار صنايع دستى شهر اصفهان، بسيارى از صنايع دستى اين شهر به صورت كپى بردارى شده از كشور چين به اين بازار وارد شد و تحقيقا به مرحله اشباع رسيده است تا جايى كه بسيارى از فروشندگان و توليدكنندگان صنايع دستى به تجارت اين محصولات كپى بردارى شده روى آورده اند.

آنان فاكتور قيمت را مهم ترين عامل كشش پذيرى مصنوعات چينى مى دانند و مى گويند اين محصولات به قدرى به صنايع دستى توليد شده در ايران شبيه است كه بعضا خريداران اين محصولات فرقى ميان آنان حس نمى كنند.

مشاهدات عينى حكايت از آن دارد كه در بازارچه هاى حاشيه ميدان نقش جهان صنايع دستى وارداتى چينى ابتكار عمل را از پنجه هاى طلايى هنرمندان ايرانى ربوده است.

خوابگاه دیگر گردان

 

چندی پیش در وب سایت دانشگاه متنی با این مضمون "بیست وپنجمین دوره مسابقات قرآنی دانشجویان سراسر کشور در دانشگاه صنعتی قم"مشاهده کردیم و از اینکه این مسابقات در دانشگاه ما برگزار می شد بسی خرسند شدیم اما این خوشحالی دوام زیادی نداشت چون علاوه بر تعطیلات زیادی که در تقویم پارسی وجود دارد 3شنبه و4شنبه را هم دانشگاه ما به آن افزود و هالیدی اعلام کرد.

حرکت بعدی این بود که دیدیم مسئولین دانشگاه از نگهبان گرفته تا مقامات بالا آستین بالا زدند و تعدادی از سوئیت های خوابگاه پسرها و دخترها که در سوئیت حضور نداشتند خالی کرده و وسایل آنها را بصورت کاملا مکانیزه بسته بندی کرده و بیرون گذاشته و مشغول به جارو برقی کشیدن و......شدند

که باید یک خسته نباشید جانانه گفت.بالاخره صاحب خوابگاه حق دارد که هر وقت بخواهد دستور به خالی کردن آن کند آخه 140000تومن پول خوابگاه که پولی نیست تازه زحمت بیرون ریختن وسایل هم به دوش کشیدند خلاصه چاردیواری اختیاری!!!!!!!!!!!!!!

در اینجا بر خود لازم می دانم مهمان نوازی دانشگاهمون رو ستایش کنم که برای شرکت کنندگان بالش لحاف تشک نو ویخچال ها پر از میوه و.....فراهم کردند که همیشه این الطاف متوجه بر و بچه های خوابگاهی هم هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تازه از اعمال نادر دیگر سرو صبحانه در سلف دانشگاه بود که بچه های خوابگاهی توفیق شرف یابی به آن را نداشتند.

تازه دانشگاه لطف کرد به بچه ها اجازه میل غذا در سلف را نداد و گفت برید در خوابگاه بشینید زمین راحت بخورید و بخوابید!!!!!!!

آذین بندی دانشگاه برای این مسابقات هم در خور توجه بود که پرچم ها را با چند تا آجر در بالای آن محکم کرده که اگر کسی فکر کشیدن آن را بکند چند تا آجر به ملاجش بخورد که دیگه از این افعال حرام انجام ندهد!!!!!!

اما در پایان باید از زحمات مسئولین دانشگاه در زیباسازی سلف و هم چنین وب سایت دانشگاه تقدیر و تشکر کرد اما تابلوی سلف با متن "رستوران آزاد دانشگاه صنعتی قم"باعث ابهام برخی از دانشجویان و خوشحالی آنها شد که انگار دانشگاه یک رستوران"گرفتار"نیز دارد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!

 

 

پروفسور محمود حسابي

آخر ساعت درس يك دانشجوي دوره دكتراي نروژي ، سوالي مطرح كرد: استاد،شما كه از جهان سوم مي آييد،جهان سوم كجاست ؟؟ فقط چند دقيقه به آخر كلاس مانده بود.من در جواب مطلبي را في البداهه گفتم كه روز به روز بيشتر به آن اعتقاد پيدا مي كنم. به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جايي است كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند،خانه اش خراب مي شود و هر كس كه بخواهد خانه اش آباد باشد بايد در تخريب مملكتش بكوشد.

تعلیق راه حل این مشکل نیست!

انجمن اسلامی در تعلیق به سر می برد!

 بعد از جلسه ای که انجمن اسلامی در مورد حجاب برگزار کرد با خبر شدیم مسئولین، انجمن اسلامی را به طور کامل پنهانی تعلیق کردند که متاسفانه اینجانب اطلاعاتی در مورد مدت تعلیق ندارم.با توجه به برد انجمن که در این چند روزه بدون فعالیت است ،صحه بر این مطلب ما می گذارد.به نظر من، این حرکت از سوی مسئولین بسیار ناجوانمردانه ایست که من دوست دارم درباره این موضوع با بچه های انجمن در این وبلاگ صحبت کنم!

بله، این است تحمل حرف مخالف از سوی مسئولین!این در حالی است که من به خاطر می آورم ،آقای دکتر آخوندی در جلسه انجمن حرف از بی تجربه بودن مسئولین میزند و در خواست گذشت از سوی دانشجویان در  مواردی که مسئولین بی تجربگی کردند ، می کند!

حالا این مسئله بوجود می آید که اگرهم از سوی بچه های انجمن اشتباهی صورت گرفته، آیا این دانشجویان بی تجربه نبودند؟ که شما برای حل این مشکل دست به تعلیق پنهانی می زنید!

وقتی که هیچ چیز دانشگاهمون سر جای خودش نیست نمی دانم چرا شما خرده به کار انجمنی می گیرید که دو ترم از تاسیسش نمی گذرد؟ به جای این که چنین انجمن نوپایی را کمک کنید دست به اقداماتی می زنید که موجب تخریب انجمن می شود!

بقیه تشکل ها آرام تر حرکت می کنند!

 انجمن علمی صنایع هم چند هفته پیش طی جلسه ای ،خودشون به دانشجویان 88 معرفی کردند.با توجه به اطلاعات که من دارم، این جلسه بدون حاشیه بود.فقط نکته ای نظر بعضی از دانشجویان را به خود جلب کرد. آن هم جمله ی انتهایی اطلاعیه این انجمن ، که نوشته بود "حضور تمام دانشجویان صنایع الزامی است!!! این جمله بحثی را خارج از جلسه ایجاد کرد که در آخر هم این مسئله بدون جواب ماند.

در آخر هم چیزی که در این چند روزه زیاد دیدیم اطلاعیه جامعه اسلامی است که کاش می شد با بچه های جامعه بتونیم درباره مجوزی که گرفتند بیشتر صحبت کنیم.

به امید روزهایی بهتر...

جلسه ای که نتیجه نداشت!

 

جلسه ای در روز شنبه توسط انجمن اسلامی در مورد حجاب برگزار شد که علی رغم کمبود جا در کلاس 1 با استقبال نسبتا خوب دانشجویان روبرو شد.

در ابتدا جلسه ، دانشجویان با استفاده از تریبون آزاد شروع به انتقاد های خود به این مسئله در حضور نماینده آقای دکتر آخوندی - آقای نیک بین – شدند.دانشجویان دختر و پسر به شدت انتقادشون را از نحوه ی پوشش خاصی که مسئولین به دانشجویان تحمیل می کنند بیان کردند.

تقریبا بعد از یک ساعت از تشکیل جلسه آقای دکتر آخوندی خودشون وارد جلسه شدند تا شخصا به سوالات دانشجویان پاسخ دهند و دانشجویان با ورود آقای دکتر شروع کردند به اعتراض از شرایط فعلی از جمله مسئله پوشش وحجاب.

دانشجویان دختر سوالاتی را در مورد پوشیدن اجباری چادر به آقای دکتر بیان کردند، این در حالی بود که آقای دکتر در جوابهایشان بیشتر سعی در طفره رفتن و ندادن جواب به صورت شفاف می کردند ولی در آخر آقای دکتر به این سوال به این گونه جواب دادن که پوشیدن چادر اجبار نیست، بلکه قانون است.

بلافاصله این سوال برای من پیش آمد مگر قانونی که از سوی هیئت امنا دانشگاه خودمون به تصویب رسیده،چیزی جزاجبار است؟به نظر من رئیس دانشگاهمون فقط با واژه ها بازی می کرد و هیچ جواب قانع کننده ای نداشت.این که قانون است یا نیست،اجبار است یا نیست، مهم نیست  مهم این است که دختر ها بر خلاف میلشون باید چادر بپوشند ! ومسئولین پوشش خاصی که مد نظر خودشون است به دانشجویان تحمیل می کنند.

درآخر هم با توجه به این که آقای دکتر حرف قانع کننده ای نداشت جلسه بدون نتیجه خاصی به اتمام رسید و قرار شد بقیه جلسات به صورت جدا- برای پسر ها ودخترها – برگزار شود.

و مهم تر از همه - با اطلاع از منبع موثق - با خبر شدیم که آقای دکتر بعد از جلسه با 2 نفر از اعضای انجمن صحبت هایی کردند که این صحبت ها از سوی رئیس دانشگاه بعید به نظر می رسید.

قضیه به این صورت بوده که آقای دکتر ابتدا این دو نفر را متهم به تحریک دانشجویان برای اعتراض به چادر کرده وپس از صحبت های غیر معمول دیگر در آخر با تکیه بر این قضیه که دانشجویان انجمن اغلب دانشجویان مشروطی هستند ،استعفا این دو نفر را از انجمن خواستار شده است.

  در صورتی که با توجه به اطلاعاتی که من از بچه های انجمن دارم هیچ کدام از اعضای شورای مرکزی انجمن در ترم گذشته مشروط نشده اند و در مورد تحریک دانشجویان برای اعتراض به چادر همه ما این را می دانیم که  قبل از این که آقای دکتر وارد جلسه بشوند اغلب دانشجویان غیر انجمنی پشت تریبون به شرایط فعلی اعتراض کردند.

اکنون سوال من این است که چرا باید دانشجویان در انجمن تحت فشار از سوی مسئولین باشند در حالی که ابن دانشجویان فقط چند سوال نسبت به شرایط کنونی دارند؟